خدمات تلفن همراه

صحیفه امام خمینی ره - سخنراني - وظايف روحانيون و پاسداران در برابر اسلام و جمهوري اسلامي - 15 تير 1358

عنوان : وظايف روحانيون و پاسداران در برابر اسلام و جمهوري اسلامي
نوع : سخنراني
تاریخ شمسی : 15 تير 1358
تاریخ قمری : 11 شعبان 1399
جلد : 8

متن :
بسم الله الرحمن الرحيم
خطر بزرگ ، شكست اسلام
من بايد با آقايان روحانيون و پاسدارهاي محترم و ساير آقايان محترم كه تشريف دارند، خطرهايي كه حالا به ما متوجه است و اشكالاتي كه در حال حاضر ما داريم وموضعي كه ما در اين وقت داريم في الجمله عرض كنم ، و من در مجامع ديگر هم مطلب را چون اهميت دارد گفته ام و باز هم تكرار مي كنم .
موضع ما الان از دو جهت حساستر از اوقات ديگر است . در رژيم سابق و آن وقتي كه همه شما و همه قشرها مشغول مبارزه بودند با رژيم سابق ، آن وقت رژيم طاغوتي بود، وشما هم بر ضد طاغوت قيام كرده بوديد. اگر ما در آن روز شكست مي خورديم ، كشته مي شديم ، خيلي اشكال نداشت ؛ براي اينكه يك لشكر اسلامي ، يك لشكر الهي ، بالشكر طاغوتي مقابله كردند و شكست خوردند. يك شكستي كه اولياي خدا هم درمقابل طاغوت گاهي شكست مي خوردند و اين شكست در آن حال به ضرر اسلام تمام نمي شود؛ به نفع اسلام بود و قدرت اسلام و صحت مكتب ما بيشتر ثابت مي شد. به وجهي ، نظير مبارزه حضرت سيدالشهدا - سلام الله عليه - با دولت وقت كه دولت طاغوتي بود. شهادت سيدالشهدا به اسلام هيچ لطمه اي وارد نياورد، اسلام را جلو برد.اگر نبود شهادت ايشان ، معاويه و پسرش اسلام را يك جور ديگري در دنيا جلوه داده بودند، به اسم خليفه رسول الله ؛ با رفتن در مسجد؛ اقامه جمعه و امام جمعه بودن ؛ اقامه جماعت و امام جماعت بودن . اسم ، اسم خلافت رسول الله و حكومت ، حكومت اسلام ؛لكن محتوابرخلاف ، نه حكومت ، حكومت اسلامي بود به حسب محتوا؛ و نه حاكم حاكم اسلامي .سيدالشهدا - سلام الله عليه - اين نقشي كه اينها داشتند براي برگرداندن اسلام به جاهليت و نمايش دادن اسلام به اينكه اين هم نظير همان چيزهاي سابق است ، آن را باطل كرد. واگر ما هم در اين مبارزه اي كه مي كرديم شكست مي خورديم ، كشته مي شديم ، اسلام ازاو ضرري نمي ديد؛ بلكه اسلام نفع مي ديد؛ براي اينكه يك جبهه مجاهد اسلامي با يك عده طاغوت مبارزه كردند، مبارزه شان هم بين حق و باطل بود، منتها باطل قوه اش زيادبود، و آنهايي كه اهل حق بودند شهيد شدند. لكن حالا وضع چه جور است ؟ آن وقت رژيم ، رژيم طاغوتي بود و حكومت وقت ، حكومت طاغوتي بود و همه دستگاههادستگاههاي طاغوتي بودند. ولكن حالا كه حكومت ما مي گوييم اسلامي ، همه تان راي داديد به جمهوري اسلامي و رژيم تغيير كرد از رژيم سلطنتي به حكومت جمهوري اسلامي ، الان ما كه معمم هستيم و شما كه پاسدار هستيد و ساير قشرهايي كه در اين مملكت هستند، همه در حكومت اسلامي هستيد، همه ما در جمهوري اسلامي واقعيم ،الان رژيم ما جمهوري اسلامي است ، آن خطري كه الان متوجه به ماست خطر كشته شدن نيست ؛ خطر شكست يك جمعيت اسلامي در مقابل طاغوت نيست ؛ آنها اصلاخطر نيست . آن خطري كه الان براي ماست اين است كه مكتب ما شكست بخورد؛ اسلام شكست بخورد. اين خطر بزرگترين خطري است كه الان متوجه به ماست . و آنكه ما را تااينجا رساند و پيروز كرد اين بود كه قشرها با هم اختلاف نداشتند. همه با هم فريادمي كردند كه جمهوري اسلامي مي خواهيم ؛ فرقي مابين شهر و ده نبود؛ مركز و سرحدات نبود. همه دست به هم دادند و فرياد كردند كه ما جمهوري اسلامي مي خواهيم . و اين دوجهت ، كه يكي وحدت كلمه همه بود، اكثرا با هم بودند، و يكي هم مقصد؛ مقصداسلامي بود، شما را پيروز كرد. شما الان يك لشكر فاتح هستيد. اما لشكرهاي فاتح درسابق هم غالبا اينطور بود كه بعد از فتح ، طوري مي شد كه شكست مي خوردند. امروز من براي يك جمع ديگر كه صحبت كردم هيتلر را مثال زدم كه حركت كرد و نهضت كرد وزد و كشت و فرانسه را فتح كرد و ساير كشورها را فتح كرد و حمله كرد به شوروي ، با آنقدرتي كه شوروي داشت ، فتح كرد بسياري از جاها را، لكن نتوانست نگه دارد. آن فتح وپيروزي كه كرده است نتوانست نگه دارد. چون نتوانست نگه دارد، شكست خورد ومنتهي شد به آنجايي كه خودكشي مي گويند كرد. فاتحها هميشه تقريبا اينطوري بودند كه بعد از اينكه فتح مي كردند، يك عواملي پيدا مي شد كه اينها را به شكست منتهي مي كرد.
خوف از پيدايش عوامل شكست
من خوف اين را دارم كه شما كه يك لشكر اسلامي [و] ملت اسلامي فاتح هستيدالان ، و فتحي هم كرديد كه همه دنيا را به اعجاب آورد، عواملي حالا پيدا بشود كه شكست بخوريد؛ و شكست هم از ناحيه خودتان باشد؛ نه از ناحيه دشمن . من خوف اين را دارم كه ما، چه طبقه روحانيون و چه ساير طبقات ، كه مهمش اينهايي است كه مستقيمااسم اسلامي رويشان هست ؛ دولت اسلامي ، وزارتخانه هاي اسلامي ، كميته هاي اسلامي ،پاسداران اسلامي و دادگاههاي اسلامي ، اينهايي كه الان به اسم اسلام و لباس اسلامي دارند، در حكومت اسلامي پاسداران اسلامي داريم و دادگاه اسلامي و همين طوركميته ، و همه اينها، اگر در يك همچو موقعي ماها كه ادعا مي كنيم كه هم پاسدار هستيم وشماها كه پاسدار هستيد، در يك همچو موقعي ، يك كارهايي انجام بدهيم كه آنهايي كه با ما مخالفند و دشمن اند، آنها مراقب هستند و با كمال مراقبت به كارهاي ما چشم دوخته اند، ما يك كارهايي انجام بدهيم كه اين كارها با محتواي جمهوري اسلامي موافق نباشد. آن شكست مسلم در مقابل كافر نيست ؛ شكست سيدالشهدا در مقابل يزيد نيست ؛اين شكست اسلام است . ما ادعا كرديم كه جمهوري اسلامي داريم ، و ادعا كرديم كه حكومت اسلامي تنها حكومت عادلانه است ، تنها حكومتي است كه از رئيس جمهورش تا پاسبانش تابع اسلام است ، نه رئيس جمهورش مي خواهد بزرگي بفروشد به پايين ترها،نه پايين ترها مي خواهند مردم را از باب اينكه مثلا نظامي است ، پاسدار است ، مردم راآزار بدهند؛ اين چيزي است كه ما ادعايش داريم مي كنيم جمهوري اسلامي يعني يك حكومت عادلانه اسلامي ؛ چنانچه مملكتي كه اسلامي است و جمهوري [آن ] در تحتلواي اسلام دارد اداره مي شود، اين مملكت هم بايد اجزايش اسلامي باشد؛ اگر چنانچه در اين مقطعي كه از زمان ما هستيم و در اين وقتي كه ما ادعاي تبديل طاغوت به اسلام ،همچو ادعايي را داريم ، اگر چنانچه ما كه معمم هستيم و شما كه پاسدار هستيد برخلاف آنطوري كه بايد پاسدارهاي اسلامي ، روحانيون كه پاسدارند، شماها كه پاسداريد،برخلاف او اگر يك وقت يك عملي صادر بشود، ولو از يك مصداق ، يك فرد صادربشود و ديگران جلويش را نگيرند، آنهايي كه الان متوجه اند كه به ما اشكال كنند، يكي راهزار مي كنند و در بوقهاي تبليغاتي در خارج و در داخل . منتها در داخل به يك طرزديگر، و در خارج با صراحت كه اسلام هم همان است ! تغييري حاصل نيست . اسلام اصلش همين طوري است ! اسلام هم مثل رژيم شاهنشاهي است ! منتها اينها حالا يك اسمي جاي يك اسمي گذاشته اند. راي داده اند فقط به يك چيزي اما محتوا محتواي ديگري است ؛ يك چيز ديگري است . اسلام اين جوري است ! آن وقت "سازمان امنيت "مردم را آزار مي كرد؛ حالا پاسداران اسلامي ! آن وقت روساي طاغوتي به مردم تعدي مي كردند؛ حالا روساي جمهوري اسلامي . آن وقت روحانيون در زمان طاغوت بودند؛اگر يك كاري از آنها از بعضيشان صادر مي شد، مردم مي گفتند كه اينها ساواكي هستند.يكي كار خلاف مي كرد، نمي گفتند كه اينها نوكر اسلام اند و اين كار را مي كنند؛ مي گفتنداينها جز ساواك اند. امروز اگر از يك روحاني صادر بشود، كي مي گويد ساواكي است ؟كي مي گويد كه الزام دارد به اين كار؟ . . . اگر امروز يك خطايي از يك نفر معمم صادربشود و سايرين جلويش را نگيرند و اعتراض نكنند - جنگ لازم نيست . اعتراض ، گفتن ،"نهي از منكر" - در خارج آنهايي كه دشمن شماها هستند منعكس مي كنند كه جمهوري اسلامي با رژيم شاهنشاهي هيچ فرقي ندارد. فقط يك اسمي تغيير كرده ؛ و الا واقع همان واقع است . دليلش هم اين است كه اين پاسدارها ببينيد مثل ساواكيها عمل مي كنند! اين كميته ها ببينيد مثلا چه عمل مي كنند. اين دادگاهها را ببينيد مثل همان دادگاههاي طاغوتي است . و هكذا و هكذا. آنكه امروز نگراني دارد، آنكه امروز مصيبت است براي ما، اين است كه مكتبمان ، يعني اسلاممان ، در معرض اين است كه دنيا به آن پشت بكنند، و بااعمال ما دفنش كنند. فكري براي اين بايد كرد.
شروع اصلاح جامعه از اصلاح خويشتن
تا ما خودمان را اصلاح نكنيم نمي توانيم بگوييم كه ما يك اشخاصي هستيم كه براي خدا داريم كار مي كنيم ؛ مي خواهيم اصلاح كنيم مردم را. تا آقا خودشان صالح نباشندنمي توانند دعوت به صلاح بكنند. كسي كه خودش خداي نخواسته پايش را كج مي گذارد اگر به مردم بگويد پايت را راست بگذار مسخره اش مي كنند مي گويند اگر پاراست گذاشتن صحيح بود خودت بگذار! اگر شما، كه پاسداريد و مدعي هستيد كه مابراي پاسداري خدمت مي كنيم به اسلام مي خواهيم خدمت كنيم ، اگر خداي نخواسته همان طور كه در رژيم سابق گاهي مي ريختند منزل يك كسي و اثاثش را مي بردند، زن وبچه اش را به زحمت مي انداختند، اگر حالا هم از يكي از شما خداي نخواسته يك همچو چيزي صادر بشود، و ديگران جلويش را نگيرند و تربيتش نكنند، نهيش نكنند،اين حربه را دست دشمن ما مي دهد و مي گويد پاسدارها اين جوري اند. نمي گويد آن يك [چنين ] آدمي بود؛ نمي گويند اين يك روحاني ملبس به اين لباس اينطوري است ؛مي گويند آخوندها اينطورند و پاسدارها! اين خطر را چه جور بايد رفع كرد؟ ما الان مواجهيم با اين .
وظيفه امر به معروف و نهي از منكر
الان مكلفيم ما، مسئوليم همه مان ، همه مان مسئوليم ، نه مسئول براي كار خودمان ؛مسئول كارهاي ديگران هم هستيم "كلكم راع و كلكم مسوول عن رعيته "(1) همه بايد نسبت به همه رعايت بكنند. همه بايد نسبت به ديگران . مسئوليت من هم گردن شماست ؛ شما هم گردن من است . اگر من پايم را كج گذاشتم ، شما مسئوليد اگر نگوييد چرا پايت را كج گذاشتي ؟ بايد هجوم كنيد، نهي كنيد كه چرا؟ اگر خداي نخواسته يك معمم در يك جاپايش را كج گذاشت ، همه روحانيون بايد به او هجوم كنند كه چرا برخلاف موازين ؟سايرمردم هم بايد بكنند. نهي از منكر اختصاص به روحاني ندارد؛ مال همه است . امت بايدنهي از منكر بكند؛ امر به معروف بكند.
ضرورت انطباق نظام با قواعد اسلام
اگر ما ملت ، كه الان مدعي هستيم كه رژيم ما اسلام است ، حكومت حكومت عدل است ، و امثال ذلك ، و به دنيا هم اعلام كرديم و دنيا هم شناخته مملكت ما را به اسم جمهوري اسلامي ، ممالك ديگر شناختند اكثرا و الان ما را يك رژيم اسلامي مي دانند،اگر چنانچه ما محتواي اين رژيممان اسلامي نباشد و كارهايي كه مي كنيم منطبق نباشد باقوانين اسلام ، سر يك قضاياي جزئيه اي با هم معارضه بكنيم ، سر يك قضاياي جزئيه اي با هم دشمني بكنيم ، سر يك قضاياي جزئيه اي با هم معارضه بكنيم ، كه همه اينها مخالف با قواعد اسلام است ، اگر يك همچو چيزي بشود و دنيا بگويد كه اسلام هم همين است ،همين رژيم است ، ديگر همه سر[وته ] يك كرباس هستيد. قضيه اين نيست كه ما در يك جنگي شكست خورديم .
سيدالشهدا - سلام الله عليه - از يزيد شكست خورد، همه را كشتند؛ لكن همچوشكستي به رژيم معاويه داد كه تا ابد دفنشان كرد. ما اگر كشته مي شديم در اين نهضت ،شايد ما هم دفن مي كرديم رژيم را. اما حالا كه ما پيروز شديم و رسيديم به اين مرتبه ، اگراختلافات بين خودمان حالا شروع بشود، اگر نزاعهاي شخصي بين خودمان حالا شروع بشود، اگر سر يك كارهايي جزئي با هم اختلاف بكنيم ، اگر دادگاهي راي برخلاف اسلام بدهد، اگر كميته اي برخلاف موازين اسلامي عمل بكند، اين ديگر پاي اين حساب نمي شود كه در رژيم طاغوتي دارد اين كارها مي شود. در رژيم اسلامي دارد اين كار مي شود؛ در حكومت اسلامي دارد اين كار مي شود؛ اين پاي اسلام حساب مي شود.دشمنهاي ما اين را پاي اسلام حساب مي كنند. يكدفعه مي بينيم كه در همه روزنامه هاي خارج صريحا نوشتند به اينكه اينها همان است فرقي ندارد. اينجا هم كه جرات نمي كنندبه طور صريح بنويسند، به طور كنايه مي نويسند.
خوف دشمنان از اسلام
الان خوف از اين دشمن ها بيشتر از خوف از محمدرضا [است ، با] محمدرضا جنگ بود و نزاع بود و زدوخورد بود، و - بحمدالله - زديد و بيرونش كرديد؛ حالا جنگ نيست .الان جنگ قلم است . الان جنگ اعصاب است . آن جنگ نيست كه آسان است . الان يك همچو جنگي هست كه در خارج و داخل قلمها را برداشته اند و مي خواهند بر ضداسلام چيزي بنويسند؛ نه بر ضد من و شما و زيد و بكر؛ بر ضد اسلام ! اينها از اسلام مي ترسند؛ از من و تو نمي ترسند، اينها از اسلام مي ترسند. اسلام بود كه جوانهاي ما راغلبه داد بر توپ و تانك و همه چيزها؛ بر همه قدرتها ملت ما را غلبه داد، اگر اين پاسبانهاي ما بعد از اين غلبه ، يك كاري بكنند كه اسباب شكست اسلام بشود، اين مسئوليتش غير مسئوليت آدمكشي است ؛ غير مسئوليت گناههاست ، اين يك گناهي است كه قابل بخشيدن نيست .
عرضه غلط اسلام ، شكست اسلام
اگر ما اسلام را برخلاف آنطوري كه هست نمايش بدهيم به خارج ، عرضه كنيم به خارج ، اين شكست اسلام است ، نه يك معصيت ، قضيه معصيت نيست ، اين آني است كه انبيا سرش كشته شدند، آني است كه اوليا سرش كشته شدند. دين حق ، ديني است كه انبيا و اوليا كشته شدند سرش ؛ اگر كسي يكي از انبيا را بكشد، يا اسلام را كاري بكند، اين گناهش بالاتر از او هست . انبيا براي اسلام كشته شدند؛ اين از نبي كشي بالاتر است ! اين ازسيدالشهدا كشتن بدتر است ! سيدالشهدا براي اسلام خودش را به كشتن داد. همان اسلامي كه حالا دست ما افتاده ، و مع الاسف بعضي از ما بازي مي كنند با او!
بايد اصلاح كنيد، مسئوليت زياد است آقا! خيال نكنيد كه مسئول نيستيم ، من مسئول هستم ؛ آن مسئول است ، من عمامه اي مسئولم ، شماي غير عمامه اي هم همه مسئول اند،بازاري مسئول است ، دانشگاهي مسئول است ، همه مسئول هستيم . همه بايد مراقب اينباشيم كه اين مكتب محفوظ باشد، دشمنها الان دنبال اين هستند كه مكتب ما را به تباهي بكشند؛ براي اينكه آني كه از آن مي ترسند اين است . دشمنهاي ما از من و شمانمي ترسند، از مكتب ما مي ترسند. آنها كه خودشان را شكست خورده مي دانند، شكست خورده از من و شما نمي دانند؛ شكست خورده از ايمان شما مي دانند. آنها فهميدند،لمس كردند كه يك دسته اي با قدرت "الله اكبر"، بر آنها غلبه كردند، اينها اين قدرت رامي خواهند از شما بگيرند، و شما حفظش كنيد. حفظش به اين است كه من معمم وهركس كه معمم هست از حدود الهي يك كلمه ، يك قدم [اضافه ] برنداريد. شماپاسدارهاي معظم - كه خداوند حفظتان كند - از حدود پاسداري اسلام قدمي تجاوزنكنيد. آن طبقه بازاري و آن طبقه اداري و آن دولت و آن ملت همه در رژيم اسلامي الان واقع هستيم ، همه در دولت اسلام الان هستيم ، وظيفه دولت اسلامي را از دست ندهيد.
دشمن وحدت
اختلافات را در يك اموري كه نبايد هم در آن اختلاف كرد، اين اختلافات را كناربگذاريد همه . اين "حزب " بازي و نمي دانم گروه گروه كه صد گروه ، به حسب آنطوري كه در روزنامه ها بود، قريب صد گروه در اين چند هفته ، اظهار وجود كرده اند! يعني صدگروه كاري دارند مي كنند كه اين انسجامي كه پيدا شد و رمز قدرت شما بود به هم بزنند.صد گروه دشمن داريد شما؛ منتها يك عده مي فهمند، و شايد اكثرا توجه ندارند. اين گروه گروه شدن همين طوري نيست كه خيال كنيد من باب اتفاق اظهار وجود مي كنند. هرروز در روزنامه ها مي خوانيد كه گروه كذا هم اظهار وجود كرد، بسيارشان به اسم اسلام است ، و خيليشان هم به غير. هم آنكه به اسم اسلام است حالا اشتباه دارد مي كند، هم آنكه به اسم غير اسلام است اشتباه مي كند. همه بايد تحت لواي لا اله الا الله باشيم ، همه يكي باشيم .
خطر، بزرگ است و مسئوليت بزرگ ، مسئوليت من و آقايان زيادتر از شماست . مسئوليت شما هم بزرگ است ، از تحت اين مسئوليت بايد صحيح بيرون بياييم . اصلاامتحان است ، خداوند يك نعمت بزرگي به شما داده است ، و الان تحت امتحان هستيد.
آزادي ، بالاترين نعمت
نعمت آزادي بالاترين نعمتي است كه بشر دارد، شما فاقد بوديد اين نعمت را،نمي توانستيد يك كلمه حرف بزنيد. نمي توانستيد اينجا با هم مجتمع بشويد، امكان داشت براي شما؟ قبلا امكان داشت كه ماها بنشينيم با هم صحبت كنيم ؟ نمي گذاشتندكسي از اين در داخل بشود، اگر يك وقتي قاچاقي داخل مي شديد، وقتي بيرون مي رفتيدتوي سازمان امنيت بايد برويد! خدا به شما نعمت آزادي را داده . شما را در امتحان اين آزادي قرار داده كه ببيند كه شما با اين آزادي چه مي كنيد. آيا اين نعمت خدا را كفران مي كنيد و با آزادي خودتان مردم را رنج مي دهيد؛ يا اين نعمت را تشكر از آن مي كنيد واين آزادي را حسن استفاده از آن مي كنيد؟
اين چيزي است كه من خودم را موظف مي دانم در اين زمان هر گروهي كه مي آيندهمين مسائل را بگويم . براي اينكه درد اين است . درد اين است كه الان اختلافات زياد،گروه گروهها زياد. آنها دارند با هم مجتمع مي شوند؛ ماها داريم از هم متفرق مي شويم !
جلوگيري از تخلفات با ملايمت نه با خشونت
بايد همه بيدار بشويم ، همه توجه بكنيم ، هم اصلاح كنيم خودمان را كه خداي نخواسته تخلف نكنيم ؛ و هم توجه كنيم به اينكه اگر يكي تخلف كرد جلويش را بگيريم ،نه با داد و دعوا؛ گفتن با ملايمت . اگر يك كسي يك كاري خلافي كرد و صد نفر آدم باملايمت سلام كرد، تعارف كرد، . . . آن كار خوب نبوده ، تاثير مي كند در انسان ونمي تواند تخلف بكند.
خداوند ان شاءالله شما پاسدارها را براي اسلام حفظ كند. و شما آذربايجاني ها را - كه هميشه عزت اسلام بوديد - باز هم عزت اسلام قرار بدهد؛ و همه ما را موفق كند به خدمت به اسلام و به مسلمين و به ساير كشورهايي كه مستضعف هستند.
پانویس :




بزرگتر کوچکتر 
خدمات تلفن همراه
مراجعه: 173,134,122