خدمات تلفن همراه

صحیفه امام خمینی ره - سخنراني - وحدت معنوي اقشار ملت - همدردي با صدمه ديدگان از جنگ تحميلي - صبح 7 اسفند 1359

عنوان : وحدت معنوي اقشار ملت - همدردي با صدمه ديدگان از جنگ تحميلي
نوع : سخنراني
تاریخ شمسی : صبح 7 اسفند 1359
تاریخ قمری : 20 ربيع الثاني 1401
جلد : 14

متن :
بسم الله الرحمن الرحيم
مهم بودن وحدت معنوي و روحاني
من اميدوارم كه اين اجتماعات بدان منتهي بشود به اجتماع ارواح ، و مهم آن است .تشكيل سيمنارها بسيار خوب است ، دعوت به وحدت بسيار مهم است ، لكن بايد اين سيمنارها و اجتماعات بدني در راه يك اجتماع روحاني و يك اجتماع عقلاني و يك اجتماع روحي و يك اجتماع مقصد باشد. كافي نيست كه ما و شما در يك محفلي جمع بشويم ، و در جاهاي ديگر هم همين طور، لكن آن مقصدي كه مقصد اسلام است ومورد امر خداي تبارك و تعالي است و همه انبيا براي آن مقصد آمده اند از آن مقصدغفلت بشود. بايد گفتارها، انسان را برساند به معنويات و برساند به توحيد كلمه و كلمه توحيد. آسان است كه ما سمينار و مجامع درست كنيم و در آن مجمعها همه قشر اشخاص باشند، از روحاني و از نظامي و از انجمنهاي اسلامي . اين يك امري است كه آسان است ،لكن اين امر براي رسيدن به مقصود كافي نيست . بايد اين اجتماعاتي كه مي شود، دنبال اوو در خود او كوشش بشود به اينكه آن وحدت حقيقي - كه لازمه يك امت مسلمان است و مورد توجه پيغمبران عالم است و مورد امر خداي تبارك و تعالي است - آن امر را دنبال كنيم كه حاصل بشود. در طبقات متعارف ملت و ملتها اين وحدت آسانتر است تا طبقات بالا - باصطلاح بالا - براي اينكه انسان يك موجودي است كه چنانچه مهار نشود و سرخود بار بيايد و يك علف هرزه اي باشد و تحت تربيت واقع نشود، هرچه بزرگتر بشود بهحسب سال و بلند پايه تر بشود به حسب مقام ، آن جهات روحي تنزل مي كند و آن معنويات تحت سلطه شيطان ، شيطان بزرگ - كه همان شيطان نفس است - واقع مي شود.جوانها جديد العهد هستند به ملكوت عالم و نفوسشان پاكتر است . هرچه بالاتر بروند،چنانچه مجاهده نكنند و تحت تربيت واقع نشوند، هر قدمي كه به بالا بردارند و هرمقداري كه از سنشان بگذرد، بعيدتر مي شوند از ملكوت اعلي و اذهانشان كدورتش بيشتر مي شود. و لهذا تربيتها بايد از اول باشد. از همان كودكي تحت تربيت انسان قراربگيرد. و بعد هم در هر جا كه هست يك مربيهايي باشند كه تربيت كنند انسان را. تا آخرعمر هم انسان محتاج به اين است كه تربيت بشود. انبيا هم كه آمده اند از طرف خداي تبارك و تعالي . براي همين تربيت بشر و براي انسان سازي است . تمام كتب انبيا - خصوصاكتاب مقدس قرآن كريم - كوشش دارند به اينكه اين انسان را تربيت كنند. براي اينكه باتربيت انسان ، عالم اصلاح مي شود. آن قدر كه انسان غير تربيت شده مضر است به جوامع ، هيچ شيطاني و هيچ حيواني و هيچ موجودي آن قدر مضر نيست . و آن قدر كه انسان تربيت شده مفيد است براي جوامع ، هيچ ملائكه اي و هيچ موجودي آن قدر مفيدنيست . اساس عالم بر تربيت انسان است . انسان عصاره همه موجودات است و فشرده تمام عالم است . و انبيا آمده اند براي اينكه اين عصاره بالقوه را بالفعل كنند؛ و انسان يك موجود الهي بشود. اين موجود الهي تمام صفات حق تعالي در اوست و جلوه گاه نورمقدس حق تعالي است .
تربيت قرآني و صراط مستقيم
كوشش كنيد كه اجتماعاتي كه مي كنيد و سمينارهايي كه درست مي كنيد معنويت درآن باشد. از همه جا و در همه جا توجه به تربيت انبيا داشته باشيد. شما در قرآن كريم - دراول سوره قرآن كريم - مي خوانيد كه الحمدلله رب العالمين (1) كلمه "ربوبيت " را و مبداء تربيت را در اول قرآن طرح مي كند. و ما را مكلف فرموده اند كه در هر شبانه روز چندين مرتبهاين را در ركعات نماز بخوانيم و توجه داشته باشيم به اينكه مسئله تربيت و ربوبيت - كه درجه اعلاي آن مخصوص به خداي تبارك و تعالي است و دنبال آن منعكس مي شوددر انبياي عظام و به وسيله آنها به ساير انسانها - اين در آن پايه از اهميت بوده است كه دنبال "لله "، "رب العالمين "، مربي عالمين آمده است . و باز در همين سوره مي خوانيد كه غايت تربيت ، حركت در "صراط مستقيم " است . و منتهي اليه اين صراط مستقيم ؛ كمال مطلق است ، الله است . دعوت شده است كه ما تحت تربيت انبيا برويم و تحت تربيت بزرگان ازاوليا واقع بشويم ، تا آنها ما را هدايت كنند به راه مستقيم . و هر روز چندين مرتبه از خداي تبارك و تعالي بخواهيم كه ما را هدايت كند به صراط مستقيم ، (2) نه راه چپ ، و نه راه راست : غير المغضوب عليهم ولا الضالين (3) ما بايد توجه به اين معنا داشته باشيم كه موجودي هستيم كه اگر خود رو بار بياييم ؛ بدترين موجودات و منحطترين موجودات هستيم . وچنانچه تحت تربيت واقع بشويم و صراط مستقيم را طي بكنيم ، مي رسيم به آنجا كه نمي توانيم فكرش را بكنيم ؛ آنجايي كه بحر عظمت است ، بحر كبريايي است .
اين سمينارها بايد دنبالش تفكر باشد، دنبالش تدبر باشد، دنبالش اين باشد كه توجه بكنيم به وحدت كلمه ، و آن وحدت كلمه ؛ "لله " است . در "الله " مجتمع بشوند. اگر انسانهادر كلمه مباركه "الله " مجتمع شدند و همه بتها را شكستند، به همه مقصدهاي عالي مي رسند - چه مقاصدي كه در اين دنيا هست براي بشر و اجتماعات بشر، و چه مقاصدي كه مقاصد بالاتر است و در عالم ديگر هست .
پيروزي حاصل وحدت كلمه و وحدت مقصد
ما تجربه كرديم در اين دو سه سال كه آن وقت كه توجه به خداي تبارك و تعالي مجتمعا نداشته ايم ، و لو يكي يكي هم داشتيم ، نتوانستيم كاري انجام بدهيم ؛ زير بار ظلمهاو ستمها و فشارها بوديم و چپاولگران عالم به ما از هر طرف حمله كرده بودند، و مادر قبضه آنها و كساني كه وابسته به آنها بودند گذرانديم روزگار بزرگي را و با فاجعه اي را. و ديديم كه اين قيامي كه ملت ايران كرد و نهضتي كه ملت ايران كرد و كم كم از تفرقه به وحدت رو آورد و مقصد واحد و ابدان مجتمع و ارواح مجتمع در خيابانها، در همه بلاد كشور - از روستاها گرفته تا مركز - ابدان مجتمع و ارواح مجتمع ، ابدان در خيابان هاريختند، و خواست آنها اسلام و خدا بود، و دست رد به سينه ظلم و ظالم و ستمكار زدند،همه اشخاصي كه مي خواستند اين كشور را چپاول كنند، و چپاول كردند در سالهاي طولاني و داشتند ادامه مي دادند به اين چپاولگري . خداي تبارك و تعالي عنايت فرمود وما و شما و همه ملت ، هم در ابدان مجتمع شديم و هم در ارواح ، اجتماعا از زن و مرد وبزرگ و كوچك به خيابانها ريختند ملت ما، مقصد هم يكي بود و فرياد همه "الله اكبر"بود، و فرياد همه اين بود كه مرگ بر اشخاصي كه ستمگرند و اشخاصي كه چپاولگرند، مااسلام را مي خواهيم ، جمهوري اسلامي را مي خواهيم كه جمهوري اسلامي در آن هم آزادي هست و هم استقلال . ما بايد اين اجتماعي را كه در ايران حاصل شد و اين تحول بزرگي كه حاصل شد اين را سرمشق خودمان قرار بدهيم و از ياد نبريم .
توجه داشته باشيم كه آنچه ما را پيروز كرد، آنكه ما را با دست تهي پيروز كرد، اين اجتماع ابدان و اجتماع ارواح و وحدت كلمه و وحدت مقصد بود. و همين مردم دربيست سال پيش از اين همينها بودند، مورد تعدي اجانب بودند و مورد تعدي آنهايي كه نوكرهاي اجانب بودند و كاري نمي توانستند بكنند. همينها بودند كه به عنايت خداي تبارك و تعالي متحول شدند به يك موجود آسيب ناپذير با وحدت همه جانبه در روح ودر جسم . همينها بودند كه از آن حالت به حالت ديگر متحول شدند و پيروزي را با اين حال به دست آوردند. آن هم پيروزي اي كه معجزه آسا بود. پيروزي اي كه احتمالش داده نمي شد كه بتوانند در اين مدت كم با اين زحمت هاييكه در مقابل آن چيزي كه به دست آورده اند باز شما ناچيز به جا آورديد. آن چيزي كه در دنيا اسمش بايد معجزه باشد. بنابراين ما همه بايد توجه كنيم [به ] همين تابلو بزرگي كه سرتاسر ايران هست ومنعكس است در آن "الله اكبر" و "آزادي و استقلال و جمهوري اسلامي "، همان در نظرماباشد و سرمشق ما باشد؛ و تا آخر و در نسلهاي آتيه منتقل بشود همين مطالب از شما به نسلهاي آتيه تا ان شاءالله در هيچ وقت از تاريخ نتوانند ديگر بر ما سلطه پيدا بكنند. اين مطلب در شما مهم است ؛ و در كساني كه دولتمردان هستند بيشتر مهم است ، اهميتش بيشتر است . آنها بايد توجه داشته باشند كه سند پيروزي ما همين وحدت كلمه و همين توحيد كلمه بوده است . آنها بايد بدانند كه رسيدن هر يك از آنها به هر مقامي براي خاطرهمين ملتي [است ] كه بپاخاستند و وحدت كلمه را ايجاد كردند و با هم يك كلمه گفتند،و آن "آزادي ، استقلال ، جمهوري اسلامي ". همه همين مقصد را داشتند. در آن وقت اشخاص خودشان منسي (4) بودند. هيچيك به فكر خودشان نبوده اند. همه آنها به فكرمقصد بوده اند. چنانچه در طول روز، نار هم گيرشان نمي آمد توجه نداشتند. اصلاگرسنگي را نمي توانستند بفهمند و بي لباسي را نمي فهميدند. شايد بسياري از آنهاكفشهايشان ، كلاهايشان و اينها از بين مي رفت يا بچه هايشان گم مي شد، هيچ توجه به اين معنا نداشتند. از خود فاني شدن و در مقصد باقي ماندن ؛ همين معناست . همين بود كه درايران شد، شما از خود هجرت كرديد، و به خدا پيوستيد. خود را فراموش كرديد، و اين فراموشي از خود مقدمه براي كمال انسان است . بايد همه بدانند، و دولتمران بيشتر بدانندكه تا در خود فرو مي روند، انسان نيستند، وقتي كه خود را فراموش كردند و در مقصدعالي انساني فرو رفتند، انسان بزرگ اند. همه موجودات اين طور هستند؛ و همه انسانهااين طور هستند. و اين غايت خلقت است ؛ و غايت مقصد انبيا هست .
همدردي با صدمه ديده گان از جنگ
برادران من ، عزيزان من ! توجه كنيد، و همه ملت ، سرتاسر كشور توجه كنند كه ماامروز در يك موضع حساس واقع هستيم . امروز تمام قدرتهاي دنيا به ضد ما قيام كرده اندو توطئه ها از هر طرف متوجه به ما شده است ، در داخل و در خارج . و شما چنانچه توجه به اين معنا بكنيد و همه ملت ما توجه به اين معنا بكنند، مي دانند كه اگر بخواهند آزادباشند و اگر بخواهند مستقل باشند و اسير نباشند، بايد همه آنها از آن مقاصد شخصي كه دارند ولو يك مدت كمي ، بگذرند تا اينكه اين توطئه ها از بين برود. همه مقصد واحدداشته باشند، آنهايي كه در راس هستند بيشتر مكلف اند، و ماهايي كه در اينجا هستيم هم مكلف هستيم .
من يك جهتي هم مي خواهم تذكر بدهم و آن اينكه شما مي دانيد كه الان ماجوانهايمان در مرزها آن قدر فداكاري دارند مي كنند و ما چه قدر جوان داديم از دست وچه قدر معلول داريم و چه قدر مبتلا داريم و چه خانواده هايي را از منزلهاي خودشان بيرونشان كردند و الان در اطراف كشور هستند و نمي شود گفت كه در يك شهري چندين جوان از آن شهيد نشده است يا معلول نشده است ، در يك همچو مصيبتي كه برما وارد شده است و البته مصيبتي است كه دنبال آن ان شاءالله همه بزرگيها و همه بزرگواريها براي ملت ما خواهد بود، لكن من مي خواهم تقاضا كنم از تمام كساني كه درايام به اصطلاح خودشان عيد نوروز مي خواهند تشريفات داشته باشند امسال اين تشريفات را كم كنند، يا نكنند. انصاف نيست كه خانواده هاي زيادي مصيبت برايشان وارد شده است ، جوانها دادند، و مع ذلك با آن قدرت ايستاده اند، انصاف نيست كه آن خانواده ها در مصيبت باشند و ديگران در عشرت . انسانيت اقتضاي اين را مي كند.اسلاميت اقتضاي اين را مي كند. انصاف اقتضاي اين را مي كند كه ما كاري نكنيم كه درقلب اين مادرها، در قلب اين خواهرها، در قلب اين پدرهايي كه جوانهاي خودشان را ازدست داده اند، يك آزردگي ايجاد كنيم . كساني كه مي خواهند در ايام عيد يك تشريفات زيادي و يك كارهاي زيادي كه مناسب بوده است پيشتر با عيد، حالا انجام بدهند يك قدري توجه بكنند ببينند كه اگر خود آنها مبتلا بودند به داغ يك جواني وهمسايه آنها در عشرت بود، به آنها چه مي گذشت . شما بدانيد كه برادرهاي شما،فرزندان اين ملت ، برادرهاي افراد اين ملت ، داغديده هستند، جوان داده هستند ومصيبت كشيده . هر چه هم شجاع باشند، و هستند، مع ذلك مصيبت جوان است . شماتوجه كنيد كه در نزديكي شما، در شهر شما پنجاه نفر جوان مرده و عائله هاي زياد، مصيبت ديده هستند. و شما در بازار برويد و چيزهايي تهيه كنيد و عيش و عشرت را به راه بيندازيد، اين مناسب با مقام انسانيت شما نيست ؛ مناسب با مقام اسلاميت شما وبرادري شما نيست . من تقاضا مي كنم امسال يك قدري سبك بگيريد اين چيزها را.امسال به جاي اينكه براي فرزندان خودتان چيزهايي غير ضروري تهيه كنيد، به جاي اين ، براي اين معلوليني كه در بيمارستانها الان هستند و براي آوارگاني كه در سرتاسركشور جا و منزل ندارند و محتاج به اين هستند كه به آنها سركشي بشود، به آنها سركشي كنيد. برادري خودتان را اثبات كنيد، و هم مذهبي خود و هم ديني خودتان را اثبات كنيد.شما فرض كنيد چند روزي هم سفر كرديد و به عيش و عشرت برگزار كرديد، بالاخره اين سفر چند روز است و تمام مي شود؛ اما آن اثري كه اين سفرها و اين عشرتها و اين عيشها و اين عيد گرفتن ها در قلب خسته اين مادرها و خواهرها مي گذارد؛ آن اثر باقي است ؛ و خداي تبارك و تعالي اين قلوب را كه در حضور او اثر بر آن واقع شده است ،توجه به آن دارد. من از خداي تبارك و تعالي خواهانم كه ما را به تكاليف خودمان ، به وظايف خودمان آشنا كند.
از خداي تبارك و تعالي وحدت كلمه را خواهان هستم .
ضرورت هماهنگي بين همه اقشار ملت
باز به ارتش و ژاندارمري و ساير قواي مسلحه ، پاسدارها، عشاير - كه همه اينهافرزندان اسلام هستند و همه اينها فداكاري دارند مي كنند در راه اسلام - سفارش مي كنم ،تقاضا مي كنم كه همه با هم يك آهنگ باشند. اگر بنا باشد كه هر دسته علي حده خودشان بخواهند در جنگ ، يك كار مستقل انجام بدهند، بدانند كه پيروزي دير خواهد بود. و امااگر همه هماهنگ باشند و تحت فرماندهي واحد باشند و همه خودشان را سرباز اسلام بدانند [پيروزي زود حاصل شود] جدايي امروز بين ملت ما و ارتش نيست ، و [بين ] ملت ما و پاسدار نيست . و بايد هم جدايي بين آنها نباشد. اصلا طرح اينكه من سپاهي هستم وآن ژاندارمري و آن ارتشي ، طرح اين مطلب الان در مملكت ما صحيح نيست . ما بايدهمه سرباز اسلام باشيم ؛ و همه ما با هم هماهنگ . همان طور كه مي بينيد كه سرتاسر كشورما جوانها و زن ها، پيرزنها، پيرمردها، با هم دارند به شما خدمت مي كنند و به ارتش وقواي مسلحه دارند خدمت مي كنند و همه با هم هستند. همه مقصدشان اين است كه اين ارتش و اين سپاه و ساير قواي مسلح در آنجا آرامش داشته باشند، از حيث چيزهايي كه بايد به آنها برسد تا اشتغال داشته باشند به خدمت . همان طوري كه در پشت جبهه ، اين جوانها و پيرها و زنها و مردها با هم مجتمع هستند و با وحدت كلمه دارند كار انجام مي دهند و همه هماهنگ هستند در اين مسئله ، شما هم كه در جبهه ها هستيد و جانفشاني مي كنيد و در حضور خدا براي خدا داريد كار مي كنيد، براي خدا با هم باشيد و هماهنگ باشيد، و همه ، همه را از خود بدانيد و جداي از خود ندانيد.
از خداوند تعالي سلامت و سعادت همه ملت را، همه ملتهاي اسلامي را و همه كساني كه براي اسلام مشغول خدمت هستند خواهانم . و ان شاءالله همه شما در اين جنگي كه همه هستيد پيروز باشيد خداي تبارك و تعالي پشتيبان همه باشد.
و السلام عليكم و رحمه الله و بركاته
پانویس :
1- سوره فاتحه الكتاب ، آيه 1: "ستايش خداي را كه پروردگار جهانيان است ". 2- سوره فاتحه الكتاب ، آيه 5: "اهدنا الصراط المستقيم " تو ما را به راه راست هدايت فرما.
3- سوره فاتحه الكتاب ، آيه 6 و 7: "صراط الذين انعمت عليهم غير المغضوب عليهم ولا الضالين " راه آنان كه به آنها انعام فرمودي نه راه كساني كه بر آنها خشم فرمودي و نه راه گمگشتگان . 4- فراموش شده .



بزرگتر کوچکتر 
خدمات تلفن همراه
مراجعه: 171,882,437